آفریقا؛ قارهای با ظرفیتهای بیپایان و افقی نو برای همکاریهای اقتصادی و تعاونی ایران
یادداشت* علیرضا بنایی فر، معاون امور بین الملل اتاق تعاون ایران
بیستوپنجم ماه می، «روز آفریقا»، فرصتی مغتنم برای بازاندیشی در جایگاه این قاره در معادلات جهانی و بهویژه روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای آفریقایی است. قارهای که با بیش از ۱.۴ میلیارد نفر جمعیت، منابع طبیعی عظیم، نیروی انسانی جوان، بازارهای در حال گسترش و ظرفیتهای بالای کشاورزی، صنعتی، معدنی و خدماتی، به یکی از آیندهدارترین مناطق جهان تبدیل شده است. در این میان، ایران با بهرهگیری از اشتراکات تاریخی، فرهنگی، سیاسی و نیز ظرفیتهای بخش خصوصی و تعاونی خود، میتواند نقش فعالی در این فضا ایفا کند؛ بهویژه در شرایطی که نظام سلطه جهانی بهدنبال بهحاشیهراندن ظرفیتهای بومی کشورهای در حال توسعه است.
جایگاه استراتژیک آفریقا در نظام بینالملل
آفریقا نهتنها بهدلیل ذخایر عظیم طبیعی، تنوع قومی و فرهنگی، و جمعیت روبهرشدش اهمیت دارد، بلکه بهلحاظ ژئوپلیتیکی نیز در حال تبدیل شدن به یکی از مراکز ثقل جهان چندقطبی جدید است. این قاره با دارا بودن کرسیهای متعدد در سازمان ملل، اتحادیه آفریقا، و عضویت در مجامع بینالمللی، نقش فزایندهای در تحولات جهانی ایفا میکند. حضور قدرتهای اقتصادی نوظهور مانند چین، هند، ترکیه و برزیل در آفریقا، گویای اهمیت این منطقه در رقابتهای ژئواکونومیک قرن بیستویکم است. برای جمهوری اسلامی ایران، تعامل هوشمندانه با آفریقا، بخشی از راهبرد کلان تقویت روابط جنوب–جنوب و تنوعبخشی به شرکای اقتصادی و سیاسی در سطح جهانی است.
ظرفیتهای اقتصادی و اجتماعی قاره آفریقا
قاره آفریقا برخوردار از منابع طبیعی گسترده نظیر نفت، گاز، طلا، الماس، کبالت و فسفات است و ذخایر معدنی بسیاری از کشورهای آفریقایی همچنان بکر و استخراجنشده باقی مانده است. در حوزه کشاورزی، بیش از ۶۰٪ از اراضی قابل کشت جهان در آفریقا قرار دارد؛ اما تنها بخش کوچکی از آن بهرهبرداری میشود. همچنین رشد روزافزون طبقه متوسط و افزایش جمعیت شهری، بازارهای مصرفی جدید و متنوعی را در این قاره شکل داده است.
از منظر اجتماعی نیز، بیش از ۶۰ درصد جمعیت آفریقا زیر ۲۵ سال سن دارند. این جوانی جمعیت، فرصتی بینظیر برای سرمایهگذاری در آموزش، فناوری، نوآوری و کارآفرینی بهویژه در قالب مدلهای مشارکتی مانند تعاونیها فراهم کرده است.
ظرفیتهای بخش تعاون در قاره آفریقا
یکی از ویژگیهای برجسته توسعه اجتماعی و اقتصادی در بسیاری از کشورهای آفریقایی، نقشآفرینی نهادهای تعاونی است. در کشورهایی مانند کنیا، تانزانیا، غنا، رواندا و اتیوپی، تعاونیها در کشاورزی، خدمات مالی خرد، صنایع کوچک، آموزش و سلامت فعال هستند. برای نمونه، در کنیا بیش از ۲۰ میلیون نفر عضو تعاونیها هستند و بخش عمدهای از تولید ملی از طریق این نهادها انجام میشود.
از سوی دیگر، ساختار اجتماعی جوامع آفریقایی، بر پایه همکاری، همیاری و اعتماد اجتماعی استوار است. این فرهنگ زمینهای مناسب برای گسترش الگوی تعاونی در سراسر قاره بهشمار میآید. ایران با تجربه چنددههای در توسعه تعاونیها در حوزههای مختلف، میتواند شریک قابل اعتمادی برای گسترش این الگو در آفریقا باشد.
ضرورت توجه تعاونگران ایرانی به قاره آفریقا
توجه تعاونیهای ایرانی به بازارهای آفریقایی نهتنها یک ضرورت اقتصادی، بلکه یک فرصت راهبردی برای حضور در بازارهای کمتر اشباعشده و در حال رشد جهانی است. برخلاف اروپا یا شرق آسیا، در بسیاری از کشورهای آفریقایی، بازارها هنوز رقابتپذیرند و میتوانند پذیرای کالاها و خدمات ایرانی با کیفیت و قیمت مناسب باشند.
برخی فرصتهای همکاری تعاونی ایران و آفریقا عبارتاند از:
- تولید و صادرات محصولات کشاورزی، غذایی و صنایع تبدیلی؛
- خدمات فنی و مهندسی در قالب تعاونیهای دانشبنیان؛
- تأسیس تعاونیهای صادراتی مشترک در حوزههایی مانند فرش، خشکبار، دارو، لوازم خانگی و بستهبندی؛
- تبادل تجربه و آموزش بین اتحادیههای تعاونی ایران و آفریقا.
اهمیت صادرات به آفریقا
قاره آفریقا با داشتن ۵۴ کشور، بازارهای بزرگ منطقهای و نیاز گسترده به کالاهای اساسی، یک مقصد استراتژیک برای صادرات ایران محسوب میشود. با وجود این ظرفیت، سهم ایران از صادرات به این قاره بسیار اندک است.
صادرات به آفریقا به دلایل زیر اهمیت دارد:
- تنوعبخشی به بازارهای صادراتی ایران؛
- ارزآوری غیرنفتی در شرایط تحریم؛
- ارائه محصولات رقابتی ایرانی در بازارهایی که عمدتاً در تسخیر چین، هند و ترکیه هستند؛
- تقویت ارتباطات فرهنگی و سیاسی از مسیر تعامل اقتصادی پایدار.
چالشهای تجارت با آفریقا و راهکارهای رفع آن
با وجود ظرفیتهای گسترده، تجارت با قاره آفریقا با چالشهایی اساسی روبهروست که برای بهرهبرداری مؤثر از فرصتهای موجود، باید راهکارهای دقیقی برای آنها تدوین شود. نخستین مانع، ضعف شناخت دقیق از بازارهای متنوع و پیچیده آفریقایی است که لزوم ایجاد پایگاههای اطلاعاتی تخصصی، تشکیل میز آفریقا در اتاقهای تعاون و اعزام رایزنان بازرگانی فعال را ایجاب میکند. نبود شبکه توزیع و نمایندگی کالاهای ایرانی نیز یکی دیگر از موانع جدی است که میتوان با تأسیس دفاتر مشترک تجاری، مشارکت در نمایشگاههای تخصصی و همکاری با تعاونیهای مصرفکننده آفریقایی، آن را تا حد زیادی مرتفع ساخت. در حوزه مالی، محدودیتها و تحریمها، نقلوانتقال پولی را دشوار کرده است؛ از اینرو توسعه مبادلات تهاتری، استفاده از ارزهای محلی، و تقویت نقش نهادهایی چون بانک توسعه تعاون و صندوق ضمانت صادرات، راهبردهای مناسبی برای تسهیل تبادلات مالی به شمار میروند. همچنین زیرساختهای حملونقل ناکافی و فقدان خطوط منظم کشتیرانی، ارتباط فیزیکی با قاره آفریقا را کند و پرهزینه کرده که راهاندازی خطوط کشتیرانی جنوب–جنوب و ایجاد هابهای لجستیکی در مناطق کلیدی آفریقا میتواند گرهگشا باشد. نهایتاً، تنوع زبانی، حقوقی و فرهنگی کشورهای آفریقایی، تعامل تجاری را پیچیده میکند؛ امری که از طریق آموزش نیروی انسانی متخصص، تشکیل تیمهای بازاریابی چندزبانه، و بهرهگیری از مشاوران بومی قابل مدیریت است. رفع این چالشها نهتنها تجارت با آفریقا را تسهیل میکند، بلکه زمینهساز حضور پایدار و اثربخش ایران در این بازار راهبردی خواهد بود.
قاره آفریقا، با همه تنوعها، چالشها و فرصتهای خود، امروز به یکی از مهمترین افقهای راهبردی برای همکاریهای اقتصادی و تعاونی ایران تبدیل شده است. بهرهبرداری هوشمندانه از ظرفیتهای عظیم انسانی، طبیعی و نهادی این قاره، مستلزم شناخت عمیق، نگاه درازمدت، برنامهریزی هدفمند و تعاملات چندلایه است.
در این مسیر، بخش تعاون ایران بهدلیل ویژگیهای ساختاری خود، توانایی منحصربهفردی در ایجاد پیوندهای پایدار، مردمی و غیرانحصاری با جوامع آفریقایی دارد. صادرات محصولات رقابتی ایرانی، انتقال دانش فنی و مدیریتی، سرمایهگذاری مشترک، تأسیس دفاتر تعاونی، مشارکت در نمایشگاههای آفریقایی، و راهاندازی بانک اطلاعاتی تخصصی بازارهای آفریقا، از جمله اقداماتی است که میتواند این پیوند را مستحکمتر کند.
اکنون زمان آن فرارسیده که نهادهای دولتی، اتاقهای تعاون، اتحادیهها و شرکتهای تعاونی ایران، آفریقا را نه صرفاً بهعنوان یک بازار، بلکه بهمثابه یک شریک راهبردی در مسیر توسعه متوازن و همافزا بنگرند. در چنین نگاهی، «روز آفریقا» نه یک مناسبت تقویمی، بلکه یادآور یک مسئولیت تاریخی و فرصتی برای ساخت آیندهای روشن و مشترک میان ملتهای جنوب جهانی خواهد بود.